• دوشنبه 3 دی 03


دانلود متن و سبک روضه حضرت علی اصغر با صدای محمود کریمی -( آقاجون نذرمه شیرخوارۀ من )

4928
4

 آقاجون نذرمه شیرخوارۀ من      همیشه زیر سایه ات بمونه
پسره یا دختره فرق نداره      آرزومه با ولایت بمونه
آقاجون نذرمه طفل کوچیکم    برای تو مایۀ امید بشه
تو رکابت بمونه تا جون داره     آخرش پیش چشات شهید بشه
آقاجون نذرمه بچه ام یه روزی      نور دیده های مادرش بشه
تو سختیا مثل اصغر تو      حامی امام و رهبرش بشه
آقاجون عنایتی کن به دلم    که دلم رو به دل رباب بدم
یاد اصغر می کنم شیر جای خود    روم نمیشه به عزیزم آب بدم
من توی گهواره تو راهی سفر        سرباز آخرت علی رو با خودت ببر
 کجا می خوای بری چرا منو نمی بری     اگه شش ماهه ام باید  بشم شهید آخری
می خوام فدایی  تنهایی هات بشم       مثل داداش علی منم، می خوام فدات بشم
با اینکه تشنمه  بابا، می خوام باهات بیام        دارم تو خیمه می میرم  ببین، خونی شده لبهام
می خوام با غربتِ  تو همسفر بشم       من کوچیکم ولی  می خوام، برات سپر بشم
داغ جداییت و حالا، رو دل من نذار     بابا تا که منو داری دیگه، سپر می خوای چکار
راهی میدونه  تو آغوش باباش     اومد و میخونه  رجز، با سوز گریه هاش
با اولین رجز  براش، کمون کشیده شد      هنوز جلو نیومده  علی، گلوش بریده شد
تویی برتر از تو        ندیدم در این دشت حیدرتر از تو
علی اصغری و     ولی در جهان نیست اکبر تر از تو
به گوشت پدر گفت      علی اکبرم گشت اصغر تر از تو
خود آب آور    ندیده کسی آب آورتر از تو
بگو با ربابت       که آغوش تیر است مادرتر ازتو
سرِ نیزه ها نیست     به تعیین سردارها سرتر از تو
کمان را نگه داشت      سه شعبه سه دستی دهان را نگه داشت
پسر را زد و آه     برای پدر هم توان را نگه داشت
پس از ضربه نامرد     دو دستی به زحمت کمان را نگه داشت
برای رقیه      علی تا دم خیمه جان را نگه داشت
زمین تا نیفتد      به خون دلش آسمان را نگه داشت
کمان باز شد       دریغا به حد توان باز شد
چنان که حسین    پس از ضربۀ تیر جانباز شد
چنان خورد که   گلو تا خود استخوان باز شد
به حدّی که آه     گلو تیر خورد و دهان باز شد
به خون علی    سرِ بغض هفت آسمان باز شد.....
پر را کشیدند    در آشیان بال کبوتر را کشیدند
نامرد مردم      خلخال های پای دختر را کشیدند
خورشید از شرم      گم شد همینکه، دید معجر را کشیدند
از کنجکاوی      بر خاک پشت خیمه خنجر را کشیدند
با فکر یک گنج     از خاک با سرنیزه اصغر را کشیدند
 خنجر نمی خواست  یک عده پیکر عده ای سر را کشیدند

 

www.emam8.com دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 3:47
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران