• سه شنبه 15 آبان 03


اشعارماه رمضان،(فرصتی خواهم زنو خوانم خدای خویش را)

3691
2

فرصتی خواهم زنو خوانم خدای خویش را
نم نمک بالا برم سوز دعای خویش را
آرزویم همنشینی با مناجات سحر
کاش در می یافتم قدر وبهای خویش را

 

چشم خیسم آنقدر باران بریزد بر کتاب
تاشبی پیدا کند روح دعای خویش را
چون ملائک پاک در تسبیح جانان نیستم
آدم از ترک گنه یابد بهای خویش را
علم الاسماء رااز پیش یادم داداند
باز بگذارم زمین بارولای خویش را
عاقبت نشناختم گندم کدام است و بهشت!
پس کجافرمان برم فرمانروای خویش را
روز و شب بااین و آن گفتم نصیحت یش وکم
یک زمان با خود نگفتم حرفهای خویش را
یارب آن اخلاص را عمری طلب کردم زتو
تا به میدان تو آرم ادعای خویش را
یا نما ازمن دریغ احسان روز افزون خود
یا به یک مستی بده جام بلای خویش را
پادشاهی دو عالم حاصل یک یا علی است
می دهی با هل اتا ملک عطای خویش را
ای دل از روی هوس شش گوشه را بنما طواف
تا مگر در خود بیابی کربلای خویش را
باید ازدریای خون بگذشت تا تطهیر شد
عاقبت راضی نمایم دلربای خویش را

 

 

شاعر:علی جعفری

  • شنبه
  • 31
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:16
  • نوشته شده توسط
  • علی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران