خورشید طلوع کرده از لبخندش
نور است و هزار رشته در پیوندش
دیدند در آسمان دستان رسول
دست علی است و یازده فرزندش
در آینه مهر و مه ، شکوفایی کرد
دستان علی ، بلند بالایی کرد
آن روز خداوند ، خودش از مردم
با سوره ی " مائده " پذیرایی کرد
جبرییل مکرر این صلا را سر داد
بلغ ، بلغ ، ندا به پیغمبر داد
فرمان خداست بر سر دست بگیر
آن دست که در رکوع انگشتر داد
گل نغمه ی سرپرست بر می آید
این جوش خم از الست بر می آید
شق القمری دوباره ، یا رد الشمس
هر کار از این دو دست بر می آید
باید که هزار رفت و آمد بشود
باید که مبلغش محمد بشود
باید که علی به جانشینی برسد
این خواسته ی خداست باید بشود
بر دست نبی آیت انوار خداست
جبریل مدیحه خوان ، کرار خداست
فرمود علی ابوتراب است ولی
همسایه ی دیوار به دیوار خداست
بتخانه ی شرک را شکستی ای دست
بر خندق جهل ، راه بستی ای دست
هر جا که نشان "فوق ایدیهم" بود
معنای "ید الله " تو هستی ای دست
در سجده ی شکر آفتاب افتاده
جای قدم ابوتراب افتاده
عمریست که از حلاوت نام علی
حتی دهن کویر آب افتاده
شاعر : میثم مومنی نژاد
- چهارشنبه
- 22
- شهریور
- 1396
- ساعت
- 4:22
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
میثم مومنی نژاد
ارسال دیدگاه