بند اول
اومده یه کاروانی پره از شقایق و یاس
کاروونی که چشاشون از غما شبیه دریاس
کاروونی که شدن محافظاش اکبر و عباس
زینب داره چقد/ بین سینش اضطراب
با حال زار رباب/میگرده دنبال آب
رو دستای سکی/نه رفته اصغر به خواب
رو صورت دخ / تر ها روپوشه
جای رقیه / دوش عموشه
( ثارالله حسین جان)
بند دوم
دلش از غصه و دردا و غما کبابه زینب
توی محمل و میون هاله ی حجابه زینب
پای عباس علی ببین شده رکابه زینب
شکر خدا پر از / محرم شد دور و برش
شکر خدا هنوز / معجر هست روی سرش
ده روز دیگه ای / میشه غارت معجرش
ده روز دیگه / میشه جسارت
با شمرو خولی / میره اسارت
(ثارالله حسین جان)
شاعر : سید هاشم ساعی
منبع: گروه شاعران جواز نوکری
- پنج شنبه
- 23
- شهریور
- 1396
- ساعت
- 2:14
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
- شاعر:
-
سید هاشم ساعی
ارسال دیدگاه