• دوشنبه 3 دی 03

 حسن کردی

شعر عید غدیر خم -( نشوم لحظه ای از مهر عزیزت دل کند )

976

از ازل مهر تو در سینه
از ازل مهر تو در سینه درخشید علی 

گوش ما مدح کسی غیر تو نشنید علی 

از هر انگشت تو دریای کرم می ریزد 

کوه از برق نگاه تو بهم می ریزد 

 

در رکوع تو گدا اوج عطا را حس کرد 

دست در دست علی دست خدا را حس کرد 

هر چه در حق تو گفتند و نوشتند نشد 

هیچ کس مثل علی عبد خداوند نشد 

سائل غمزده فهمید کجا رو بزند 

نجف امد که فقط پیش تو زانو بزند 

با اشارات شما چرخ جهان چرخیده 

صد و ده بار زمین دور سرت گردیده 

صید مهر تو شدیم و به دلت افتادیم 

شهروند ابد شهر علی ابادیم 

ضربان دل شیعه به علی وابسته ست 

علوی بودن ما تا به ابد پیوسته است 

تا ابد عطر حریمت نرود از یادم 

صد و ده بوسه به انگور ضریحت دادم 

به اذانی که پدر داده به گوشم سوگند 

نشوم لحظه ای از مهر عزیزت دل کند 

ردّی از دشمن تو وقت خطر پیدا نیست 

کار حیدر به خدا کار فلانی ها نیست 

دست معمار ازل نام علی را که نوشت 

نقطه ضعفی به بلندای وجودش نسرشت 

پدر خاکی و ما خاک نشینان تواییم 

میهمانان سر سفره ایمان تو اییم 

شاعر : حسن کردی

  • پنج شنبه
  • 23
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 8:28
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران