مست ولایت علی
نماز شکر خوانده ام ، به خاطر محبتت
همیشه مست مانده ام ، به جرعه ی ولایتت
نیمه ی جان کشانده ام ، به بارگاه رحمتت
به عمق دل نشانده ام ، رزق خود از کرامتت
من از الستم به شعف ، مست ولایت علی
مرا کشاند به نجف ، دست ولایت علی
طعم محبتت بود ، فراتر از شهد و عسل
حب تو رمز جمله یِ ، حی علی خیر العمل
جمال دلربای توست ، چه بی نظیر و بی بدل
به روی دلنشین خود ، بیا به هنگام اجل
گفته خدا که بوده است ، خلق جهان برای تو
قسم به حق بهشت ماست ، محبت و ولای تو
بدون حب تو کسی ، نشد پیمبر به خدا
مهر و ولای تو بُوَد ، عشق مقدّر به خدا
غیر مدد ز دست تو ، نبوده یاور به خدا
نیست مرام و دین ما ، به غیر حیدر به خدا
ذره به ذره ی جهان ، مست شد از جام علی
ببرده دل ز عرشیان ، زمزمه ی نام علی
مستیِ اهل آسمان ، ز جرعه ی غدیر توست
بودن ما در این جهان ، ز لطف بی نظیر توست
علت خلق ما تویی ، خلق جهان اسیر توست
دعوت انبیا تویی که هر نبی سفیر توست
تمام رحمت خدا ، همیشه بوده با علی
بوَد عبادتِ خدا ، نغمه ی ذکر یا علی
ما همه بنده ایم و تو ، بر همه مولا و امام
بدون عشق تو بُوَد ، خلقت ما چه ناتمام
داده خدا به تو سلام ، هر ملک آورده پیام
چون همه ی دین خدا ، عشق تو بوده وَالسّلام
جلوه نما به قلب ما ، به روی دلربا علی
هست همان وجه خدا ، جمال مرتضی علی
جز به اشاره ات علی ، درِ بهشت باز نیست
اگر تو باشی ، مددی ، ز غیر تو نیاز نیست
عبادتِ بدون تو ، برای اهل راز نیست
جز به ولایتت علی ، نمازها نماز نیست
من که تمام عمر خود ، گرم تولّای توام
در دم مرگم به خدا ، مست تماشای توام
شاعر : محمد مبشری
- پنج شنبه
- 23
- شهریور
- 1396
- ساعت
- 8:36
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
محمد مبشری
ارسال دیدگاه