رحمت الله
من حرم لازمم ، دلم تنگ است
روزگارم ببین بهم خورده
تو عراقی و من هم ایرانم
سرنوشت اینچنین رقم خورده
در شلوغیِ این فراز و نشیب
نشد از دستِ تو جدا دستم
از همه چهار گوشه ی دنیا
من به شش گوشه ی تو دل بستم
گره ی کور دارم اما با
گوشه چشمِ تو بهترم آقا
نذر کردم درست شد کارم
مادرم را بیاورم آقا
چشمِ تر، گردنِ کج آوردم
رحمت اللهِ واسعه نظری
جدّ سلطانِ طوس ادرکنی
پیش تو آمد آهوی زخمی
منم آنکه زیارت مخصوص
در خراسان هوای تو کردم
عرفه میهِمان نمیخواهی؟
هوس کربلای تو کردم
علیرضا وفایی (خیال)
- جمعه
- 24
- شهریور
- 1396
- ساعت
- 6:58
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
ارسال دیدگاه