• سه شنبه 15 آبان 03


شعر امام حسن مجتبی(ع)-(سرشك دیده‏‌ها می‏‌بارد امشب)

5753
3

سرشك دیده‏ها می‏بارد امشب

محبت از شما می‏بارد امشب

ولایت، مغفرت، بركت، عنایت

ز عرش كبریا می‏بارد امشب

 


شب وصل مناجاتی دلان شد

اجابت با دعا می‏بارد امشب

كرامت می‏نوازد سائلان را

سپهر هل اتی می‏بارد امشب

به شوق مجتبی در خلوت خود

ببین چشم خدا می‏بارد امشب


گشا چشم و صفای یاسمن بین

خدا را مست ذكر یا حسن بین



خوش آن‏عشقی كز اسراروجوداست

جهان بی عشق تاریك و كبود است

تولّی و تبرّی اصل دین است

ملازم بودنش سر صعود است

ولایت جلوه در ماه خدا كرد

به لبهای محبان این سرود است

قسم بر ذات شهراللّه اعظم

حسن سر منشاء احسان وجود است

قسم بر صبر و مظلومی و غربت

حسن نشناس بدتر از یهود است

حسن مصباح راه متقین است

كه می‏گوید مذّل المؤمنین است؟

جهان او را به غربت می‏شناسد

فلك او را به رأفت می‏شناسد

هوای نفس در صلحش نبوده

خدا او را به عصمت می‏شناسد

سگی كه لقمه از دستش گرفته

وجودش را به رحمت می‏شناسد

علی كه اشجع كرّار باشد

گلش را بر شجاعت می‏شناسد

فضای كوچه سرد مدینه

بحق او را به غیرت می‏شناسد

ملائك صبر او را دوست دارند

طواف قبر او را دوست دارند

دل این ایزد نما را می‏پرستد

گل این عطر وفا را می‏پرستد

به خالش روزها در سجده هستند

شب این ماه ولا را می‏پرستد

اگر شرك است این دل را بسوزید

كه عمری مجتبی را می‏پرستد

به دشنامی كه شامی عبد او شد

دعا نه ناسزا را می‏پرستد

اگر باشد عذاب حق به دستش

دلم جُرم و خطا را می‏پرستد

كه می‏گوید كه او وجه خدا نیست؟

پرستیدن سزای مجتبی نیست؟

  • یکشنبه
  • 1
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 8:1
  • نوشته شده توسط
  • جواد

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران