• شنبه 1 اردیبهشت 03

 قاسم نعمتی

شعر حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) -( از تشت و افتاد وسرت بالب زمین خورد )

881

ای آنکه زیباتر ز پرواز نسیمی 

باخاکِ زیرِ پای خود هستی صمیمی 

مثل حسن تفسیر ذکر ِ «یاکریمی» 

مشهور در عالم به شاه عبدالعظیمی 

 

بوی حسن می آید از صحن وسرایت 

تعظیم دارد سبزیِ گلدسته هایت 

با چشم هایِ خود گره وامی کنی تو 

می آیی و در عشق ، غوغا می کنی تو 

با مقدمت این چشمه ، دریا می کنی تو 

«ری» را حسینیه زهرا می کنی تو 

ما تاقیامت خاک بوسِ این حریمیم 

مدیونِ احسان ِ تو آقایِ کریمیم 

عبدالعظیمی عاشقِ پروردگاری 

بر آستانِ قربِ حق سر میگزاری 


این جمله بس باشد ز اوصافِ تو آری 


«تو مُهرِ تأیید از امامِ خویش داری» 

 


از بسکه زیبا عهد با دلدار بستی 


الحق زیارانِ امامِ هادی هستی 


مارا تو از دستان غم آزاد کردی 


از خاک نفرین گشته ما یاد کردی 


در خاک ِ ری کرببلا ایجاد کردی 


این سرزمین را تو حسین آباد کردی 

 


بی شک تورا زهرا فرستاده به ایران 


مدیون تو هستیم وآقای خراسان 

 


خیلی در این وادی کنارت گریه کردیم 


با نوکران بی قرارت گریه کردیم 


هر مسلمیه در جوارت گریه کردیم 


سینه زنان دورِ مزارت گریه کردیم 

 


شاید تسلایِ دل مادر نماییم 


شاید که از شرمندگی ها در بیاییم 

 


صحن وسرای تو دیارِ گریه کن هاست 


هرگوشه از صحنت مزارِ گریه کن هاست 


صحنت شبِ جمعه قرارِ گریه کن هاست 


چون مادری در انتظارِ گریه کن هاست 

 


دلداده و سرگشته ایم الحمدلله 


مایارِ مادر گشته ایم الحمدلله 

 


با یک سلام از کویِ تو پرباز کردیم 


تاگوشه صحنِ حسین پرواز کردیم 


سیر و سلوکِ عاشقی آغاز کردیم 


مانند فطرس بر ملائک ناز کردیم 

 


راه رسیدن تا خدا تنها حسین است 


زیباترین ذکر لبِ زهرا حسین است 

 


شبهایِ جمعه گریه آب و رنگ دارد 


پیراهنی که جا صدها چنگ دارد 


مادر شکایت ها زروز جنگ دارد 


گوید چرا رویِ تو جای سنگ دارد 

 


گوید مرا با روضه هایت پیر کردی 


مثل خودم زیرِ لگدها گیر کردی 

 


مانند من ترکیب ِ ابرویت بهم ریخت 


باهر تکان ضربه گیسویت بهم ریخت 


خوردی زمین ووضع پهلویت بهم ریخت 


آتش گرفتی حالت رویت بهم ریخت 

 


خیلی شبیه مادرت زهرا شدی تو 


آشفته گیسو زیرِ دست وپا شدی تو 


بر نیزه ها و نیزه دارِ پست لعنت 

بر آنکه راهِ حنجرت را بست لعنت 


با هر تکان خیزران زینب زمین خورد 

از تشت و افتاد وسرت بالب زمین خورد 

شاعر : قاسم نعمتی

  • جمعه
  • 24
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 10:54
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران