السلام ای عم ختم المرسلین
السلام ای حامی والای دین
سرور جمع شهیدان احد
شیر حق بعد از امیر المومنین
آل ابراهیم بر تو مفتخر
در بنی هاشم درخشی چون نگین
غیرت اللهی و در گردان عشق
اختر تابانی و ماه مبین
ای جوانمردی به نامت وامدار
ای حمیت با نگاه تو عجین
بر برادر زاده ات یاور شدی
تا نباشد پور عبدالله حزین
خواری بوجهل با دست تو بود
بر سرش با ضربه های سهمگین
ای شکار شیر کار سهل تو
کس ندیده شیرمردی این چنین
در احد از مرکبت لغزیده پای
نیزه ای زد بر تو خصم در کمین
ورنه کس یاری رزمت نداشت
شد چنین تقدیر رب العالمین
پیکرت شد قطعه قطعه وای من
پاره هایی از جگر با خون قرین
اشک ریزان مصطفی بر پیکرت
ناله ها دارد به قلبی آتشین
پیکر پاکت بپوشد با ردا
تا نگردد خواهر تو دل غمین
از دل زینب امان در قتلگاه
دید نعش بی سری روی زمین
شاعر : محمد مبشری
- جمعه
- 24
- شهریور
- 1396
- ساعت
- 11:2
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
محمد مبشری
ارسال دیدگاه