• دوشنبه 3 دی 03


وداع با ماه مبارک رمضان -( جوشن به تن دارم! خیالِ وحشتی نیست )

854


پایانِ مهمانی و دیگر فرصتی نیست

دل کندن از این سفره کار راحتی نیست

از خوب هایِ خوب تا بدهایِ بد را

قلبا پذیرفتی و گفتی: دعوتی نیست!

 

در سجده هایِ شکر چشمانم پر از اشک

دل بردن از چشم تو هم بد-عادتی نیست


وقتِ اذان افتاد سمت من نگاهت

داری هوایم را و جایِ حسرتی نیست


ذکرِ «لکَ صمتُ» دم افطار یعنی؛

«أنت إلهی» پس به شیطان رغبتی نیست


از استجابت های تو بعد از شبِ قدر؛

می گردم و در دست هایم حاجتی نیست


«ألغوث» هایم نذرِ «خلصنا من ٱلنار»

جوشن به تن دارم! خیالِ وحشتی نیست


آوردم و بخشیدی و شرمنده کردی

در اینکه «غفّار ٱلذنوبی» صحبتی نیست


شرمنده ام پس خط بزن با دست رحمت

هر گونه عصیان را اگر که زحمتی نیست!

شاعر : مرضیه عاطفی

  • شنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 4:20
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران