ابرو شکسته
بیا ای مادر پهلو شکسته کنار ساقی ابرو شکسته
به جسمش نیزه ها بین دسته دسته ستون لشکر از هر سو شکسته
حرم در ماتم عمو نشسته دل طفلان ز داغ او شکسته
ببین مادر حسین با قلب خسته نشسته پیش این ابرو شکسته
******
بیا پهلو شکسته مادر من
کنار ساقی نام آور من
ببین دشمن چه آورده به روز
علمدار دلیر لشکر من
بیا بنگر وداع آخرش را
سر دامن گذار اینک سرش را
بیا مادر برایش مادری کن
تلافی کن تلاش مادرش را
بیا ای مادر پهلو شکسته کنار ساقی ابرو شکسته
******
بیا بنگر تن سردار لشکر
ندارد دست و بازویی به پیکر
به هر جای تنش بینی نشان از
سنان و نیزه و شمشیر و خنجر
سپهدارم به خون غلتیده مادر
شده بر خاک این ساحل شناور
ببین گردیده ام تنهای تنها
ندارم در سپاهم یار و یاور
بیا ای مادر پهلو شکسته کنار ساقی ابرو شکسته
******
بیا بهر تسلا در کنارم
نشین بر نعش یار سر به دارم
توانم برده از تن داغ یاران
کجای سینه داغش را گذارم
نوز ماتم نشین اکبر هستم
هنوز از داغ یارانم نرستم
ولی مادر نگاه کن با چه حالی
کنار میر آب آور نشستم
یا ای مادر پهلو شکسته کنار ساقی ابرو شکسته
******
چنین تنها شدن در باورم نیست
علمداری دگر در لشکرم نیست
مقابل با سپاهی کینه توزم
به جز طفل صغیری یاورم نیست
حسین تشنه لب در جنب دریا
نشست و درد دل می کرد به زهرا
تو گوئی سروری در آن بیابان
رسیده فاطمه بر نعش سقا
بیا ای مادر پهلو شکسته کنار ساقی ابرو شکسته
******
شاعر : محمدرضا سروری
- دوشنبه
- 27
- شهریور
- 1396
- ساعت
- 7:15
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
- شاعر:
-
محمدرضا سروری
ارسال دیدگاه