• شنبه 3 آذر 03


اشعارولادتی امام حسن (ع)،(سالها چشم به دنبال عبایی میگشت)

4691
1

سالها چشم به دنبال عبایی میگشت

سالها حُسن پِی قبله نمایی میشگت

 

عاقبت گمشده بردست علی پیدا شد

عشق در نیمه ماه رمضان زیبا شد

 



خانه وحی که عطر گل مریم دارد

جلوه های علوی جذبه خاتم دارد

 

خانه وحی اگرچه درِ عالم دارد

کلبه ای هست که یک قبله نما کم دارد

 

سفره هر سحرش بال ملک میخواهد

سفره حضرت زهراست نمک میخواهد

 

جلوه ای کرد خدا باز در این خانه و بعد

باز شد پنجره با دست کریمانه و بعد

 

خانه پر شد ز گل و لاله و پروانه و بعد

چشم ها مات شد از خنده دردانه و بعد

 

گوئیا روح علی باز به تن آمده است

باز اسفند بریزید حسن آمده است

 

چشم وا کردی و دل رفت ز دل هایی که

در تماشای تو بودند تماشایی که

 

همه مجنون شده از دیدن لیلایی که

برده دل از علی و حضرت زهرایی که

 

با نگاهش به همه عرض و سما عیدی داد

نه فقط مادر سادات خدا عیدی داد

 

یکی از کوچه نشینان تو دنیا شده است

یکی از کاسه به دستان تو موسی شده است

 

آنکه از جام تو نوشیده مسیحا شده است

آنکه روی تو ندیده است زلیخا شده است

 

یوسفان گرم تماشای شما مست شدند

کوچه ها وقت عبورت همه بن بست شدند

 

آنکه سودا زده ات نیست که آدم نشود

آنکه سر باخته ات نیست که محرم نشود

 

نشود آنکه اسیر تو مکرم نشود

نشود هرکه گدایت به جهنم... نشود

 

که خدا بیرق خود را لب بامت زده است

هرچه در ملک خودش بود به نامت زده است

**

اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

 

 

  • یکشنبه
  • 1
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 17:46
  • نوشته شده توسط
  • علی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران