زمین کربلا
شیعه را عمری ست دلخوش می کند، غم را ببین!
یازده ماهند حیرانش، محرم را ببین
بارها شمس و قمر را دیده ای اما جدا
داخل یک قاب حالا هر دو با هم را ببین
یک طرف عباس جولان می دهد یک سو حسین
چرخش تیغ دو دم را , مرگ در دم را ببین
پا زمین کوبید اصغر ای زمین کربلا !
سنگدل! نازک دلی چاه زمزم را ببین
مثل موجی ها جهان را ریختی بر هم فرات!
حال بنشین قدرت این اشک نم نم راببین
دوست دارم یک کبوتر باشم اما با دو بام
این حرم تا آن حرم... بدنیست، حالم را ببین!
محتشم یک آن فقط چشم دلش را باز کرد
باز کن، این شورش در خلق عالم را ببین
چشم دل وا کن میان روضه با یک یاحسین
پیش رویت بانویی با قامت خم را ببین
گریه کم کردم، گناه اما فراوان یاحسین!
با من از روی کرم رفتار کن، کم را ببین
آی کورش آی اسکندر سر از قبرت درآر
امپراطوری بین این دو پرچم را ببین!
شاعر: سعید پاشازاده
- سه شنبه
- 28
- شهریور
- 1396
- ساعت
- 14:51
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
سعید پاشازاده
ارسال دیدگاه