جلوه روی تو در آینه تا پیدا شد
ظلمت از یمن تجلای تو ناپیدا شد
ماه درکوچه تنهایی خود حیران بود
ناگهان هم نفس باد صبا پیدا شد
بر زمین رایحه گلشن فردوس وزید
بعد از آن شعشعه «آل کسا» پیدا شد
نور زهرا و علی، نور حسن، نور حسین
جلوه نور نبی ،در همه جا پیدا شد
عشق نورانیِ این پنج تنِ آل عبا
با تولّای علی در دل ما پیدا شد
و علی دست خدا بود از آن صبح ازل
به روی دست نبی، دست خدا پیدا شد
چشمه نام شما چشمه جوشنده علم
زمزم از زمزمه ذکر شما پیدا شد
تا در آن معرکه ترسا سر تعظیم آورد
تا ابد وصف تودر آینه ها پیدا شد
شکّ نجرانِ مسیحی به یقین گشت بدل
وعده ای داد نبی ،آب بقا پیدا شد
باز انسان به زمین یکسره سرگردان بود
با اشارات شما قبله نما پیدا شد
لب اگر باز کنی کون و مکان می لرزد
از کران تا به کران دست دعا پیدا شد
شاعر : محمد مهدی عبدالهی
- سه شنبه
- 28
- شهریور
- 1396
- ساعت
- 14:56
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
محمد مهدی عبدالهی
ارسال دیدگاه