• دوشنبه 3 دی 03

 مهدی رحیمی زمستان

روضه ی شب اول محرم روضه ی حضرت زهرا(س) -( پس برای روضه های سخت آن طوری که دیدن جایگاه ویژه‌ای دارد/ برای روضه ی مادر شنیدن جایگاه ویژه‌ای دارد )

4125
2

شب اول برای روضه رفتم اذن از مادر گرفتم/ با غم و مهر حسین دستور تا آخر گرفتم/ چونکه رخصت داد مادر سبقت از عود و گلاب و نافه و عنبر گرفتم

آمدم در روضه با احساس، حس پنج گانه/ صادقانه/ بیکرانه/ شاعرانه/ عاقلانه/ عاشقانه
پس برای روضه های سخت آن طوری که دیدن جایگاه ویژه‌ای دارد/ برای روضه ی مادر شنیدن جایگاه ویژه‌ای دارد

برای روضه‌ی غیرت و لیکن چشم و گوشم را گرفتم تا نفهمم درد یعنی چه؟/ گرفتم گوش را تا نشنوم طعم صدای خوردن سیلی به روی زن،
کنار مرد یعنی چه؟
برای روضه‌ی غیرت برای خاطر مولا برای درک آقایم/ فقط با حس بوئیدن به متن روضه می‌آیم
همینکه بو کشیدم آمد از شش سمت بوی یاس/ ولی درعطر این گل طعم پررنگ کبودی نیز شد احساس
به جز بوی کبود یاس بوی عود هم آمد/ مشامم سوخت زیرا بر مشامم بوی داغ دود هم آمد

چنانکه حرف تیز میخ را دراصل گوش چوب می فهمد/ کسی که خورده سیلی بوی خون را خوب می فهمد
چه بوی گرم خونی می رسد از راه در اینجا/ و من از بوی خاک و بوی نم فهمیدم آمد اشکهای شاه در اینجا
کناردر/ مشامم پرشده دیگر/ می آید بوی یاس و بوی دود و بوی خاک و بوی خاکستر

ودر پایان روضه آه بوی تند سیبی ناگهان آمد/ گمانم که حسین بن علی ازخانه سمت مادرش سینه زنان آمد
میان روضه ی مادر رسیده برمشامم بوی خاک کربلا آخر/ که هرجا سرگذارم می گذارم سربه سجده روی خاک کربلا آخر
حواس پنج گانه پرت شد ازمادر و آمد سوی گودال/ رسیده خواهری با پنج حس کامل خود اسب خونین را به استقبال/ و زینب می رود از حال/ بااندوه مالامال

حواس اهل خیمه کاملا از کار افتادند/ پس از این اهل خیمه روی خار و سنگ ها بسیار افتادند
دراینجا تا صدای اسب ها آمد برای خیمه واضح شد که پیکر برنمی گردد
/ فقط حس ششم می گفت دیگر برنمی گردد/ فقط حس ششم می گفت با زینب برادر برنمی گردد

شاعر : مهدی رحیمی

  • سه شنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 15:39
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران