ابر بهاره ، چشمای دنیا
شد کربلایی ، حسین زهرا
میون محمل ، دلش گرفته
آروم نداره ، زینب کبری
اینجا همون جاییه که ، گفتن ازش علی و زهرا
اینجا همون جاییه که ، زینب میشه تنهای تنها
اینجا همون جاییه که ، گریون میشن طفلای معصوم
اینجا همون جاییه که ، یتیم میشه رقیه خانوم
واویلتا واویلتا واویلتا ، از این غریبی 3
اینجا به مهمون ندادن آب و
هست سربریدن ، اینجا ثواب و
نقشه کشیدن این بی حیاها
حتی برای طفل رباب و ...
اینجا همون جاییه که، رو نیزه ها ، سرها میشینه
اینجا همون جاییه که ، زنده میشه غم مدینه
اینجا همون جاییه که تو شعله بچه ها می سوزن
اینجا همون جاییه که از ماجراش ، دلا می سوزن
واویلتا واویلتا واویلتا ، از این غریبی 3
شاعر : محمد حسین رحیمیان
- چهارشنبه
- 29
- شهریور
- 1396
- ساعت
- 11:39
- نوشته شده توسط
- احسان نیکخواه
- شاعر:
-
محمد حسین رحیمیان
ارسال دیدگاه