محرم اومد و بازم دوباره
خراب و مبتلای کربلاتم
نشد باشم حرم تویِ محرم
به جاش حالا میونِ روضه هاتم
توخورشید منی بهتر میدونی
که سایه رو سرم غیر ازعَلَم نیست
ببخش آقای خوب و مهربونم
اگه شعرام شبیه محتشم نیست
یه وقتایی میشه تویِ محرم
حواله میشه که از در بخونیم
به یاد اشک پاک مادرامون
دو قطره روضه ی مادر بخونیم
تمومه عالم و آدم میدونن
عزایِ تو پناهِ خسته ها بود
صدایِ خوب لالایی واسه ما
صدایِ سنج و طبل دسته ها بود
تمومه عالم و آدم میدونن
که چای مجلست واسم شرابه
که بوی خاطرات بچگیمون
شمیمِ نابِ اسفندوگلابه
میونِ تکیه ها چاووش بخونین
کُتَل ، بیرق ، عَلَم ، پرچم بیارین
میخوام جای کفن وقتی که مُردَم
پیرَن مشکیمو از صندوق درآرین
شاعر : محسن کاویانی
- پنج شنبه
- 30
- شهریور
- 1396
- ساعت
- 17:27
- نوشته شده توسط
- احسان نیکخواه
- شاعر:
-
محسن کاویانی
ارسال دیدگاه