پناه حرم كجا داری میری بگو برادرم
بدرقه ی راه تو اشك چشم ترم
آهسته تر برو داداش ببین مضطرم
پناه حرم بیا ببین نامحرم ها رو دور و برم
خاكی شده دوباره چادر مادرم
تو رفتی و كشیدن از سرم معجرم
پناه حرم هنوز یادم نرفته لحظه ی رفتنت
بمیره خواهرت چقدر غریب كشتنت
یه جای سالمم نمونده روی تنت
پناه حرم یكی داره پیرهن خونیت رو می بره
اومده ساربان به فكر انگشتره
به روی نیزه ای سر علی اصغره
پناه حرم جلو چشمای مادرم زدی دست و پا
با نیزه زد تو دهنت یكی بی هوا
زدن یه عده پیرمرد تو رو با عصا
پناه حرم یه مادری داره به صورتش می زنه
میون قتلگاه یه تشنه جون می كنه
یه سینه ای به زیر سم اسب می شكنه
پناه حرم رفتی و دخترت داره كتك میخوره
غنیمتاش و هركسی داره میشمره
ناموس تو ،تو آرزوی یك چادره
پناه حرم دزدیدن گهواره رو می بینی داداش
گوش های بی گوشواره رو می بینی داداش
این معجرهای پاره رو می بینی داداش
- یکشنبه
- 2
- مهر
- 1396
- ساعت
- 4:51
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
ارسال دیدگاه