سرش و اشقیا می برن ، چقدر بی حیا می برن
بمیرم از قفا می برن ، پیش چشم زهرا می برن
شکسته شد سبوی ارباب ، وقتی نشست به روی ارباب
تو پنجه هاشه موی ارباب ، دشنه رو زد گلوی ارباب
دریای خونه گودال ، حسین کشونه گودال
نشسته روی زانو ، مادر میون گودال
(حسین حسین واویلا)4
******
غرق خون گلوش می کردن ، با لگد پشت و روش می کردن
عوض پیرهن نامردا ، تنشو نیزه پوش می کردن
شد قطعه قطعه جون ارباب ، همدم خاک و خونه ارباب
میاد به زیر نعل اسبا ، صدای استخون ارباب
یکی به پهلو میزد ، یکی به بازو می زد
حالا برای غارت ، سنان به شمر رو می زد
(حسین حسین واویلا)4
******
معجرا رو حراج می بردن ، گوییا تخت و تاج می بردن
همه رو به تاراج می بردن ، بیشتر از احتیاج می بردن
عمامه و ردا رو بردن ، انگشتر آقا رو بردن
گهواره ی شیرخوارو بردن ، زیور بچه ها رو بردن
داره می بینه زینب ، یه وحشی لامذهب
حجاب دخترها رو ، می کشه از رو مرکب
(حسین حسین واویلا)4
شاعر : مظاهر کثیری نژاد
- یکشنبه
- 2
- مهر
- 1396
- ساعت
- 5:34
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
- شاعر:
-
مظاهر کثیری نژاد
محمد رنانی
سید رضا نریمانی برای شهادت امید اکبری 25 بهمن 97، اینا خیلی قشنگ تر خونده
یکشنبه 10 شهریور 1398ساعت : 15:04