• دوشنبه 3 دی 03


اشعار ورودیه کربلا -( من خودم خیمه تو بر پا می کنم )

971

خیمه بر پا کن
 چشام صحرا رو دریا می کنم 

وسط معرکه غوغا می کنم 

روی این خاک با خدا وعده داری 

من خودم خیمه تو بر پا می کنم 

 

خیمه بر پا کن گرفتارت میشم 

نااااز کن خودم خریدارت میشم 

خواهرت رو دست کم نگیریا 

نگران نباش علمدارت میشم 


علی هست عصات بشه خیمه بزن 

قوت پاهات بشه خیمه بزن 

نبینم دلواپسی غصه نخور 

خواهرت فدات بشه خیمه بزن 


تنها تکیه گاه بچه هات میشم 

حافظ نگاه بچه هات میشم 

بچه های تو عزیزای منن 

یه تنه پناه بچه هات میشم 


اینا که دور و برت آواره ان 

دنبال پیکر پاره پاره ان 

نمیدونن که با زهرا طرفن 

دست به معجر ببرم بیچاره ان 


فک نکن دل از برادر می بُرم 

امون از تموم لشکر می ّبُرم 

دختر فاطمه ام خبر داری 

هر چهل تا چل تا رو سر می بُرم 


غضب چشام همه لشکرمه 

قوت علی توو بال و پرمه 

دست به معجر بزنم بد می بینن 

دستمال بابام زیر معجرمه 


علی هست عصات بشه خیمه بزن 

قوت پاهات بشه خیمه بزن 

نبینم دلواپسی غصه نخور 

خواهرت فدات بشه خیمه بزن 

شاعر : حامد خاکی

  • یکشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 5:41
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران