من نوکر حسینم
هر چند که از داغ تو مرثیه به دوشم 
یک آهِ عزا را به دو عالم نفروشم
من طایر قدسم به زمین آمده ام تا
از برکه ی اندوه تو یک جرعه بنوشم
شور تو شعوری به من آموخت که تا مرگ
در بزم غمت کم نشود جوش و خروشم
با روی سیاه آمده ام نوکری تو
لطف تو به من گفت که چون جون بکوشم
عمری است که روی لب من نام `حسین” است
ذکری به جز این ذکر نرفته است به گوشم
بر تو نکنم گریه کم از مرغ هوایم
در سوگ تو زوزه نکشم کم ز وحوشم
ای کاش به جای کفن ای بی کفن ارباب
پیراهن مشکی عزای تو بپوشم
شاعر : امیر عظیمی
- یکشنبه
- 2
- مهر
- 1396
- ساعت
- 5:45
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
- 
                            امیر عظیمی

 
                 
                 
                
                 
  
   
  
  
  
  
  
  
                                 
                                 
                                 
                                 
                                 
                                
 
     
     
     
     
                
                
ارسال دیدگاه