من برتو شب قدر پنـــــاه آوردم
یارب بنگر بار گنــــــــــــاه آوردم
من آبرویی ندارم و میــــــــدانی
بگذر تو زمنکه اشکو آه آوردم
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
بی قیمتم و تو پر بهایـــــم کردی
از بند غم و غصه رهایـــــم کردی
با این همهکولهبارعصیانشبقدر
بر درگه لطف خود صدایـــم کردی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
یارب تو بحق مرتضی عفـــوم کن
از وادی غفلت و گنـــــه محوم کن
بالطف و کرامتت نجـــــاتم دادی
از باده عاشـــــقی خود مستم کن
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
ما ریزه خورخوان توهستیم علی
با یاد نجف همیشه مستیـــم علی
هرکس دلخودرابه کسی می بنند
ما دل کسی جز تو نبستیــم علی
شاعر : رسول میثمی
- یکشنبه
- 2
- مهر
- 1396
- ساعت
- 10:13
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
رسول میثمی
ارسال دیدگاه