سقای حرم می کوبد،علم را بروی زمین
شد با غصه خیمه نشین،عمه جان محمل نشین!...واویلا
دنیای بدی،شده ای آقا
خیمه می زنیم،کنار دریا
بی تابی شده،نصیب قلب ما
وای از کربلا
گلهای حرم در این دشت،پرپر می شوند واویلا
دریای دل زینب را،طوفانی نکن ای دنیا....ای دنیا
بوی قتلگاه،شنیده زینب
از دلشوره ها،بریده زینب
رگ ها را هنوز،نبوسیده زینب
وای از کربلا
ساحل فرات از این پس،میزبان بی بی زهراست
تنها مانده یک پیراهن،که نذر روز عاشوراست...واویلا
کم کم میرسد،سپاه دشمن
پاره پاره تن،عزیزان من
وای از غربت،شهید بی کفن
وای از کربلا
شاعر : نجمه پور ملکی
- دوشنبه
- 3
- مهر
- 1396
- ساعت
- 19:1
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
نجمه پور ملکی
ارسال دیدگاه