واحد
پاره قلب مادرم از بر من دور مشو
جان من ای برادرم از بر من دور مشو
گرد و غبار شد دمی بین همه ندیدمت
رعشه گرفت پیکرم از بره من دور مشو
ای ضربان قلب من دور شدیم از وطن
حسین سایه سرم از بر من دور مشو
بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی شود
باش همیشه در برم از بر من دور مشو
تو را قسم به عفتم تو را قسم به عصمتم
تو را قسم به معجرم از بر من دور مشو
این همه داغ دیده ام خزان باغ دیده ام
تویی پناه اخرم از بره من دور مشو
شده گواه کربلا به عشق توست مبتلا
من به تو مبتلا ترم از بر من دور مشو
هر چه کنی همان کنم نمی شود گمان کنم
بی تو بمانم و حرم از بر من دور مشو
- سه شنبه
- 4
- مهر
- 1396
- ساعت
- 3:39
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
ارسال دیدگاه