روضه (میرداماد-کریمی)
یه موقع اومدی که من نایی ندارم
ببخش که اسباب پذیرایی ندارم
غصه سرم ریخته ببخش
وضعم بهم ریخته ببخش
بعد اتیش خیمه ها
موهام یه کم ریخته ببخش
قافله شهر شام رفت میون ازدحام رفت
با گل سر بابا جون چند تا النگو هام رفت
از این و اون سرت رو دست به دست گرفتم
از نیزه ها اخر سرت رو پس گرفتم
تموم کن اینجا سفر و حالا که اومدی نرو
از تو موهات پاک میکنم با معجرم خاکستر و
**********
امدی سوی پریشان حالان ماه ویرانه شدی بابا جان
ماه سلام علیک بابا سلام علیک
**********
- سه شنبه
- 4
- مهر
- 1396
- ساعت
- 6:41
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
ارسال دیدگاه