زمینه
شهیدم کاکلش در خون غلطونه
شهیدم خفته بین خاک و خون
دستام لرزونه چشمام گریونه
حالم رو فقط خدا میدونه
زخمات و قربون چشمات و قربون
افتادی رو خاک ای قد و بالات و قربون
**********
بمیرم غصه من رو سینش بود
بمیرم تا دم اخر تشنش بود
مردم یا زندم با تو جون کندم
زخمات و با بوسه هام میبیندم
حالا که رفتی کارم تمومه
مردن دیگه بعد از تو بابا ارزومه
***********
بمیرم من لب زخماش وا مونده
توی میدون کلاخودش جا مونده
ای وای بد حالم از درد می نالم
عمه خودش اومده دنبالم
زینب دعا کن طاقت بیاره
تا خیمه ها با این گلوی پاره پاره
**********
عزیزم اخرش مثل مادر شد
قد و بالاش جلو چشمام پرپر شد
اشکام جاری شد کارم زاری شد
زخمی که به من زدن کاری شد
اخر تو رو از بابا گرفتن
پاشو ببین داره به من میخنده دشمن
**************
ز جلو نظر سوی قتلگه ز قفا نظر سوی خیمه گه
که نموده شه به قدش نگه به چه حسرتی و چه حالتی
- سه شنبه
- 4
- مهر
- 1396
- ساعت
- 7:26
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
ارسال دیدگاه