شور
هرچی با چشمای ترم می¬بینم
هیئتو شکل حرم میبینم
گنبدت بالا سرم درواقع
سایتو روی سرم می¬بینم
حرم می¬بینم حرم می¬بینم
حرم با همه زیبایی و دورش
همه گنبدو ایوون و غرورش
حرم با همه شبهای بلندش
شلوغی شب جمعه و شورش
شاه دلم شاه دلم ای پناگاه دلم
همه از شور جنان می¬گویند
شرح حالش به جهان می¬گویند
نفس کرب و بلایت حق است
سر گلدسته اذان می¬گویند
اذان می¬گویند اذان می¬گویند
بنازم سحر و ظهر و شبش رو
حرم وقت اذان مغربش رو
خدا خیره به تل زینبیه
که می¬بینه نماز زینبش رو
شاه دلم ای پناگاه دلم
شالمو دور سرم می¬بندم
به جماعت تو می¬پیوندم
برا غربتت بگن می¬گریم
از محبتت بگن می¬خندم
به عشقت زندم به عشقت زندم
یه شب زندگی نامم رو نوشتم
دیدم بیشتر عمرم تو بهشتم
یا تو روضتم و یا تو خیالم
تو فکر تو به فکر سرنوشتم
شاه دلم ای پناگاه دلم
- چهارشنبه
- 5
- مهر
- 1396
- ساعت
- 8:23
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
ارسال دیدگاه