دیدی که آب برات اصغر گرفتم
تورو از شیر علی آخر گرفتم
تورو دادم به دستای امیدم
به جاش آلاله پرپر گرفتم
لالا لالا لالا لالا
حالا بخواب به روی دست بابا
لالا لالا لالا لالا
انقد نزن تو بغلم دست و پا
تیری سه شعبه بابا یه طوری داد جوابم
که تا آخر عمرم شرمنده ربابم
یه طوری لاله گلوت شکفته
میترسم از دوشم سرت بیفته
اگه سراغ تو رباب بگیره
میگم زیر عبام طفل تو خفته
لالا لالا لالا لالا
صدای گریه هات دیگه نمیاد
لالا لالا لالا لالا
آرزوی رباب همه رفت به باد
کاشکی می گفتن برو آب نمیدیم به اصغر
یا تیر معمولی بود به جای تیر سه پر
شاعر : موسی علیمرادی
- پنج شنبه
- 6
- مهر
- 1396
- ساعت
- 9:34
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
موسی علیمرادی
ارسال دیدگاه