• سه شنبه 15 آبان 03


اشعارولادتی امام حسن مجتبی(ع)،(باز به من راه سخن باز شد)

4836
5

باز به من راه سخن باز شد

نای دلم زمزمه پرداز شد

روزه ام ،اما زمدیح حسن

یکسره قندست مرا در دهن

 

مرغ دلم نغمه خوش ساز کرد

تا حرم گمشده پرواز کرد

نیمه مهی کرده دلم اعتکاف

تاکه کنم گرد جمالش طواف

شهر نبی طور تجلا شده

غرق شعف خانه مولا شده

بهر علی نور بصر آمده

فاطمه را نیز پسر آمده

شمس نقاب از رخ خود وا نمود

تا که نگه بر مه زهرا نمود

قوس و قزح طاق دو ابروی او

بست زمین سلسله موی او

شمه ای ازنور رخش مهر و ماه

جمله گدایان درش شیخ و شاه

خیل ملک ساقی میخانه اش

عالمیان مست ز پیمانه اش

حضرت جبریل بود مست او

روزی میکال بود دست او

با ملک الموت اگر مرگ ماست

زندگی او به کف مجتبی ست

هست کریمان همه از هست اوست

بعد خدا رزق همه دست اوست

حاتم طائی به سر خوان او

حضرت داوود غزل خوان او

صد چو کلیم آمده بر درگهش

صد چو خلیل اند به قربانگهش

یوسف کنعان شده آواره اش

دست مسیحاست به گهواره اش

کیست حسن یوسف اهل ولاست

کیست حسن بانی کرببلاست

کیست حسن معنی حبل المتین

مرشد و پیر مه ام البنین

کیست حسن ثانی پیغمبر است

ثانی او نیز علی اکبر است

کیست حسن محرم اسرار مام

بعد علی حضرت دوم امام

کیست حسن نیست بجز یک کلام

حضرت زهراست علیها سلام

 

 

شاعر:یاسر رحمانی

  • چهارشنبه
  • 4
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 17:47
  • نوشته شده توسط
  • علی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



سما

پاسخ: اشعارولادتی امام حسن مجتبی(ع)،(باز به من راه سخن باز شد)
سلام دو مصرع از شعر ولادت امام حسن مجتبی ع رو خوندم ممنون از زحمات شما .

چهارشنبه 25 اردیبهشت 1392ساعت : 08:00

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران