زمینه
من اومدم تو این غبار من اومدم به این دیار
من اومدم ببین خدا من اومدم سر قرار
من اومدم ولی تنها نه قبیلم و برات اوردم
من اومدم ولی با زینب عقیلم و برات اوردم
قرارمون از عالم ذره که سر من و خولی ببره
قرارمون از عالم ذره پیرنم و نامردی ببره
یأیها الذین ءامنوا أوفوا بالعقود
*************
من اومدم با اکبرم من اومدم با اصغرم
من اومدم میخوام خدا تو راه تو بره سرم
من اومدم مثه ابراهیم ذبیحم و برات اوردم
طفل رباب روی دستامه مسیحم و برات اوردم
قراره علی که جون منه روی خاکا دست و پا بزنه
قراره دلم اتیش بگیره شیرخواره رو دست من بمیره
یأیها الذین ءامنوا أوفوا بالعقود
*************
من اومدم دم فرات با همه مخدرات
من اومدم که خواهرم بشه اسیر دشمنات
من اومدم که سر زخمی ببینه از بالای نیزه
که چیجوری میزنه خولی سه سالم و به پای نیزه
قرار سر من جدا بشه قاری روی نیزه ها بشه
قراره جلو چشم خواهرم بیفته زیر و دست و پا سرم
*******
- جمعه
- 7
- مهر
- 1396
- ساعت
- 14:37
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
ارسال دیدگاه