• دوشنبه 3 دی 03

 حسن لطفی

تاسوعا -( تیغ بردار و بگو نامِ علی یعنی چه )

2739
2

تیغ بردار و بگو نامِ علی یعنی چه
کُفر یعنی که و اسلامِ علی یعنی چه

زره‌ات را به رویِ سینه کمی محکم کُن
تا ببینند که احرامِ علی یعنی چه

کوهها را بشکن  تا که بفهمد دشمن
معنیِ ضربه‌یِ آرامِ علی یعنی چه

تیغ بردار که بازویِ علی داری تو
وقتِ طوفان شده هوهویِ علی داری  تو


مانده در خاطره‌یِ رزم ، خطر یعنی تو
همه گفتند یک کوه ، جگر یعنی تو

از مسلمان شدگانِ درِ خیبر بشنو
مرگ تو صاعقه تو تیغِ دوسَر یعنی تو

خاطرات اُحُد انگار که تکرارِ تو بود
ها علی بَشَر کَیفَ بشر یعنی تو

نفَس اُم بنین شاه‌یلِ زهرایی
تو‌ پسر خوانده‌ی روزِ ازلِ زهرایی


آی ای عشق بخوان جانِ نجف عباس است
آفتابِ لبِ ایوانِ نجف عباس است

به عقیقِ یمنش گرچه تراشید حسین
نقشِ فیروزه‌ی سلطان نجف عباس است

بعدِ او کعبه‌ی پیران حرم هست حبیب
بعدِ تو قبله‌ی مردانِ نجف عباس است

هرکه شوقِ تو چشد حسرت محشر نکشد
ای خدا هیچ کسی داغِ برادر نکشد


دختری گفت به زینب که بگو برگردد
عمه با مَشک بگو زود عمو برگردد

گفت تا بوسه بگیری زِ علی می‌آید
بوسه زد جایِ عمو زیر گلو برگردد

گفت در پیشِ رُباب آمدنش گردنِ من
قول داده که برای لب او برگردد

حیف شد حیف که او آنچه که می‌خواست نشد
 تا که او خورد زمین پشتِ حرم راست نشد


ای مفاتیحِ حرم باز عَلَم را بردار
باز بر دوشِ خودت بارِ حرم را بردار

تو تکانی بخوری تا خودِ کوفه بروند
نگرانم چه کنم یک دو قدم را بردار

تکیه کردم به عَلَم باز نشد برخیزم
خیز از خاک برادر کمرم را بردار

آه در چشمِ تو خونِ جگرت را دیدم
تو زمین خوردی و من پشتِ سرت را دیدم


تیغ می‌خواست که بازویِ تو را برداد
نیزه می‌خواست که گیسوی تو را بردارد

ای به رو خورده زمین از رویِ تیر و شمشیر
مادرم آمده تا رویِ تو را بردارد

این سه‌شعبه فقط ای کاش که چشمت می‌بُرد
حرمله زد که دو اَبروی تو را بردارد

آتشی بر جگرِ قافله انداخته‌اند
بینِ اَبروی تو بد فاصله انداخته‌اند

 

شاعر : حسن لطفی

  • شنبه
  • 8
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 13:41
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران