ذکر یا حسین
روضه کُشنده بود ، ولی روضه خوان نمُرد
حتی یکی از آن همه گریه کنان نمُرد
دیدم کتیبه سوخت ، گریبان خود درید
با ذکر یا حسین ، زبان در دهان نمُرد
چاییِ روضه ، طعمِ عطش را به خود گرفت
من در تعجبم که چرا استکان نمُرد
گفتند ، تشنه بود و گرسنه شهید شد
اما کسی گرسنه و بی آب و نان نمرُد
مداح گفت که ، سر آقا ... `مِنَ القَفا”
اینجای روضه هیچ کسی از فغان نمُرد
گفتند ، نیزه خورد و تنش تیر می کشید
یک مستمع هم از غمِ دردِ سَنان نمُرد
فریاد زد `حسین” ، وَ `یا جَدّیَ الغَریب”
اما کسی ز نوحهی صاحبْ زمان نمُرد
سوزِ `غریب مادرش” آمد ولی کسی
از ناله های مادرِ قامت کمان نمُرد
مجلس تمام شد ، همه رفتند و هیچ کس
از داغ های روز دَهُم همچنان نمُرد
`دل مرده ام” که از غم گودال ، زنده ام
من هر چه کردم این نفسِ نیمه جان نمُرد
شاعر : رضا قاسمی
- شنبه
- 15
- مهر
- 1396
- ساعت
- 4:0
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
رضا قاسمی
ارسال دیدگاه