هر شب یتیم توست،دل جمكرانی ام
جانم به لب رسیده،بیا یار جانی ام
از بادها نشانی ِ تان را گرفته ام
عمریست عاجزانه پی آن نشانی ام
اَیْنَ اسْتَقَرَّتْ بِك َ النَّوى، بَلْ اَیُّ اَرْض تُقِلُّكَ اَوْ ثَرى، اَبِرَضْوى اَوْغَیْرِها اَمْ ذی طُوى، عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ اَرَى الْخَلْقَ وَلا تُرى
طی شد جوانی من و رؤیت نشد رُخت
شرمنده ی جوانی از این زندگانی ام
با من بگو كه خیمه كجا می كنی به پا
آخر چرا به خاك سیه می نشانی ام
در این دهه اگر چه صدایت گرفته است
اینقدر برای جد غریبت حسین گریه كردی،قربون صدای گرفته ات برم آقاجان،اینقدر این شب و روزها برای عمه ات زینب گریه كردی،قربون گریه ات برم آقا جان
در این دهه اگر چه صدایت گرفته است
یك شب بخوان به صوت خوش آسمانی ام
در روضه احتمال حضورت قوی تر است
شاید به عشق نام عمویت بخوانی ام
هم پیر قد خمیدگی ِ زینب توام
هم داغ دار آن دو لب خیزرانی ام
امام زمان فرمود: هر جا نام عموم اباالفضل بیاد،سراسیمه میام میشینم برا عموم گریه می كنم،امشب با ادب بشین بگو آقاجان منتظر قدم هاتم،می خوام با تو برا عموت گریه كنم آقاجان،مرحوم فشندی میگه:دیدم آقام امام زمان سر به تیرك خیمه گذاشته،هی داره عمو عمو میكنه. كجایی الان آقاجان؟كجا داری الان عمو عموم میكنی؟ كجا داری برا لب های خشك عمو اشك می ریزی؟
- یکشنبه
- 16
- مهر
- 1396
- ساعت
- 8:27
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
احمدروزبهانی