امشب شبی است کز پی آن روز محشر است
زیرا که روز قتل حسین، پور حیدر است
رحمی بر آر عترت امُ الکتاب را
ای آسمان دریچه به بند آفتاب را
گیسو به دست زینب علیا مکرّمه
گوید به شیون عالمه ی بی معلّمه
آید گر آفتاب رود از سرم حجاب
ای کاش تا به محشر برون نآید آفتاب
امشب شبی است لیلی مجنون نما نخفت
دُرّ خیال خویش به الماس دیده سفت
امشب شبی است ناله چو نِی می کند رباب
در قُلزُمِ سرشک فرو مانده چون حباب
هر کس به گوش جان شنود ناله ی رباب
یاد آورد ز آتش سوزنده و کباب
- چهارشنبه
- 19
- مهر
- 1396
- ساعت
- 20:2
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
سعدی زمان سیدرضا حسینی
ارسال دیدگاه