رودِ جاری در زمان؛ ای هستیِ سیّال ها
ای بهار واقعی! تفسیرِ حوّل حال ها
از غمت حافظ کم آورد و شد از حال بدش؛
یوسف گمگشته سهم ِ انتظارِ فال ها
رفت سالی که تو را با خونِ دل حسرت کشید
غرق در گمراهی و توجیه و استدلال ها
باز هم دلگیر شد تقویم چون بی تو گذشت؛
روز ها و هفته ها و ماه ها و سال ها
شوق دیدار تو دارد ماه فروردین و دی
سخت دلتنگت ربیع ٱلاول و شوّال ها
صبح روزِ عیدمان با جان و دل می آمدی
دیدنت می شد اگر معنایِ قیل و قال ها
میرسی و محض توصیف جمالت میرسند؛
شاعران و ذاکران و تک تکِ نقّال ها!
شاعر : مرضیه عاطفی
- پنج شنبه
- 20
- مهر
- 1396
- ساعت
- 14:56
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
مرضیه عاطفی
ارسال دیدگاه