• چهارشنبه 16 آبان 03


حضرت رقیّه سلام ٱلله علیها -( دلت پر از غم و پشتت خمیده مثل کمان )

831

دلت پر از غم و پشتت خمیده مثل کمان
سه ساله ای و امان از غریبی تو امان

به روی صورت نازت نشسته سیلی ِ اشک
کجاست کودکی ات؟ پس کجاست تاب و توان؟!

دلت به داغ نشسته وگرنه می گفتم:
کمی بخند! دو خط شعر کودکانه بخوان

به هر بهانه که شد از تمام دخترکان
چقدر طعنه شنیدی! چقدر زخم زبان

دلت گرفته شدیدا بهانهٔ بابا
تویی تو روضهٔ دختر-سه ساله های جهان

گرسنه بودی و پیچید در خرابه عجیب
کنار تشت طلا آیه آیه بوی نان

پدر خرابه نشین شد! مسافرت برگشت
نگاه کردی و بغضت شکست و دادی جان

نفس نمیکشی و «سر» به جای سورهٔ کهف؛
خدا کند که بخواند برایت ألرّحمان

شکسته تر شده از قبل عمه می بیند؛
هنوز دور و برش هست داغ بی پایان

عجیب در طمع ِ بارگاهتان هستند
هنوز «حرمله» و «شمر» و «زجر»های زمان

حرم قُرق شده از ذوٱلفقار و ترسی نیست
بدون واهمه پیش مرگِ سوریه٬ ایران

فدایتان شدن از اعتقادِ واجب ماست
ببین برای حرامی کشیده خط و نشان

در آستان تو ایستاده غرق إذن دخول
رسیده جان بدهد پای دخترِ قران

سلام بر حرَمت؛ ٱلسَّلامْ بِنتِ عقیق
رکاب دست حسین(ع)؛ یا رقیه(س) بی بی جان

قبول کن به غلامی! فقط نگاهم کن
به حق پنجره فولاد حضرت سلطان!

 

شاعر : مرضیه عاطفی

  • پنج شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 16:9
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران