حالی برای روضهٔ آقا درست کرد
اشکی چکید و عالم معنا درست کرد
داغت نشست کنج حسینیهٔ دلم
وقتی خدا برای غمت جا درست کرد
دیدم به زیر پای تو ای کشتی نجات
زمزم به جوش آمد و دریا درست کرد
چون تشنهٔ نگاه برادر شدی؛ چه خوب-
دست ادب برای تو سقّا درست کرد
درمان رسید و اسم تو نِعمَ ٱلطّبیب شد
چشم ِ تو را گرفت و مسیحا درست کرد
بیراهه رفته را کرَمت کرد سر به راه
اصلا خدا به عشق تو دل ها درست کرد
با اشتیاق کعبهٔ شش گوشه آفرید
محض طواف روی ِ تو ما را درست کرد
دستت همین که دید به پابوس دلخوشم
پای برات آمد و امضا درست کرد!
شاعر : مرضیه عاطفی
- پنج شنبه
- 20
- مهر
- 1396
- ساعت
- 17:7
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
مرضیه عاطفی
ارسال دیدگاه