نا امیدی نرود دست تهی از در او
ای فقیران دلتان شاد کریم آمده است
نکند فرق به وقت کرمش دشمن و دوست
خانه هاتان همه آباد کریم آمده است
**
بینقاب آمده ای کوچه ؛به این رهگذران...
...حق بده روی شما خیره شدن هم دارد
رو بگیر ای پسر با نمک حضرت عشق
پیچش موی شما خیره شدن هم د ارد
**
هر زمان می رود از خانه برون
فاطمه دود کن اسپند که چشمش نزنند
گوشزد کن به ملائک که پی رفع بلا
چارقل ختم بگیرند که چشمش نزنند
**
پشت در تا خجالت نکشد سائل او
قبل از اظهار نیازش کرمت را دیده است
ندهد فرصت گفتار به محتاج فقیر
گوش این طایفه او از گدا نشنیدست
صابر خراسانی
- پنج شنبه
- 12
- مرداد
- 1391
- ساعت
- 11:58
- نوشته شده توسط
- علی
ارسال دیدگاه