• دوشنبه 3 دی 03

 قاسم نعمتی

شهادت امام سجاد(ع) -( پیرمرد بلا کشیده منم )

6293
7

پیرمرد بلا کشیده منم
پسرِ شاه سربریده منم

روضه خوانی که هرچه می گوید
با دوچشم کبود دیده منم

آنکه از ناقه دید بانوئی
پایِ یک بوسه شد خمیده منم

آن امامی که با تنی تب دار
عقبِ ناقه ها دویده منم

آنکه وقت فرار از خیمه
نالة دختران شنیده منم

آنکه در بین بوریا دلِ شب
پیکر یک امام چیده منم

آنکه درگوشة خرابة شام
دفن کرده گلی شهیده منم

همة روضه ها کنار ولی
آنکه بازار شام دیده منم

روضه را باز میکنم امشب
سخن آغاز میکنم امشب


روضه در یک کلام وای از شام
دردِ بی التیام وای از شام

کاش مادر مرا نمی زائید
ناله های مدام وای از شام

ناسزاهای بد به ما گفتند
همه جای سلام وای از شام

آن دیاریِ که کرده بازی با
آبروی امام وای از شام

قافله تا غروب گیر افتاد
کوچه ها ناتمام وای از شام

دخترِ فاطمه اذیت شد
از نگاه حرام وای از شام

گذر از کوچه هایِ تنگِ یهود
آتشِ روی بام وای از شام

جای حیدر ز دختر حیدر
می گرفت انتقام وای از شام

در میان  چهار هزار رقاص
گریه در ازدحام وای از شام

سر وتشت و پیاله های شراب
چوبِ بی احترام وای از شام

من چهل سال گریه میکردم
با همین یک کلام وای از شام

 

شاعر : قاسم نعمتی

  • دوشنبه
  • 24
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 9:1
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



محسن ملکی

سلام.اشعار شما بسیار عالی.پیام دار سوزناک.طبق روایات.ممنون خیر ببینی

پنج شنبه 12 مهر 1397ساعت : 17:39

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران