• دوشنبه 3 دی 03

 آرمان صائمی

حضرت علی اکبر (ع) -( شكسته بال و پرم اى شكسته بال و پرم )

1585
3

شكسته بال و پرم اى شكسته بال و پرم
حريرِ پيكر تو جنس مخملى شده است
سپاه و لشكر دشمن به حال من خنديد
كه بردن تنِ ياس تو معضلى شده است

بميرد آنكه تورا اينچنين ز هم پاشيد
جوان مثل گلم با تنت چه شد آخر؟
خداى من!چه شده با سر و لب و دهنت؟
علىِ اكبر رعنا شده على اصغر....

عصاى دست پدر سينه ام پر از درد است
بيا به خاطر بابا دوباره لب وا كن
دوباره مثل گذشته به پيش من برخيز
كمى براى پدر خنده را مهيا كن...

نفس بكش كه دوباره نفس بگيرم من
نفس بكش تو عزيزم..نفس بكش بابا
نفس بكش كه دوباره رها شوم از غم
نفس بكش كه نبينم شكست زينب را....

 

شاعر : آرمان صائمی

  • پنج شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 13:26
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران