اگر حسين تنش زيرِ دست و پاها بود
براى ذبح سر او اگر كه دعوا بود
و حرف شمر ها به هم بفرما بود..
چقدر كرب و بلا در نگات زيبا بود
تو چنگ بر رخ خود مى كشيدى با فرياد
رسيد مادر تو پاى پيكرش...اى داد
شاعر : آرمان صائمی
- جمعه
- 28
- مهر
- 1396
- ساعت
- 12:29
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
آرمان صائمی
ارسال دیدگاه