• دوشنبه 3 دی 03

 علیرضا خاکساری

مدح و مرثیه امام حسین (ع) -( چه خوب شد به غلامی اش انتخاب شدیم )

1869
3

چه خوب شد به غلامی اش انتخاب شدیم
دعای فاطمه بودیم مستجاب شدیم
به هر کتیبه قسم مادرش صدامان زد
اگر که گریه کن محفلش حساب شدیم
به قدر بال مگس چشم هایمان تر شد
و صاحب دو سه تا کوهی از ثواب شدیم
همیشه بیشتر از احتیاج مان دادند
به من بگو در این خانه کی جواب شدیم؟
میان این همه عنوان به لطف حضرت حق
گدای گل پسر فاطمه خطاب شدیم
 میان روضه ی سنگین ماتمش هرشب
شبیه شمع همه ذره ذره آب شدیم
همین که از لب خشکیده و عطش خواندند
کنار تک تک اهل حرم کباب شدیم
 حسین خواسته که ما دخیل دستان
گره گشای علی اصغر رباب شدیم


کسی چرا ز قنوت امام آب نگفت
ز غیرت و شرف حیدر رباب نگفت


روایت از پسر سر به زیر یعنی چه
خجالت پدر گشته پیر یعنی چه
برای خضر که سر میکشد ز آب بقا
شریعه بستن و قحطی شیر یعنی چه
علی به دست پیمبر دوباره بالا رفت
مگر سپاه بفهمد غدیر یعنی چه
دل و جگر که همیشه به قد و بالا نیست
 رسیده است بگوید "دلیر"یعنی چه
بدون خود و زره رفت سوی میدان تا
نشان دهد به همه بچه شیر یعنی چه
مخوان به طفل رضیعش بگو "مسیح حسین"
بلند مرتبه هست و صغیر یعنی چه
به وقت کندن جان خنده اش به ما فهماند
که دست و پا زدن دلپذیر یعنی چه
کسی نگفت که ای حرمله برای علی
سه شعبه بر سر یک چوب تیر یعنی چه


چقدر مرثیه های رباب غم دارد
بریدن سر شش ماهه گریه هم دارد


دوباره غصه ی بال کبوتری دیگر
به روی دست پدر طفل پرپری دیگر
پس از تمام حرم نوبت رباب رسید
چه کرد ناله ی جانسوز مادری دیگر
دوباره حرمله تیر سه شعبه ای انداخت
به گونه ای که نمانده ست حنجری دیگر
برای دفن علی پشت خیمه ها مولا
مدد گرفت ز تیزی خنجری دیگر
دم غروب که شد نیزه دار با لبخند
 رسید از آن طرف خیمه با سری دیگر
اگر که از نوک نیزه سرش نمی افتاد
نبود حاجتی انجا به معجری دیگر

سربریده ی شش ماهه روی نی تابید
سر عموی حرم زیر گریه زد تا دید

 

شاعر : علیرضا خاکساری

  • جمعه
  • 28
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 13:29
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران