جانا ! ببین فکر مرا مشغول کرده
این سرزمین فکر مرا مشغول کرده
ناگفتنی ها را ز چشمان تو خواندم
"هل من معین..." فکر مرا مشغول کرده
میترسم از خنّاس های شهر کوفه
درّ و ثمین فکر مرا مشغول کرده
دلواپسی من فقط محض رباب است
آری همین فکر مرا مشغول کرده
محکم گره زد معجرم را در مدینه
ام البنین فکر مرا مشغول کرده
ای وای اگر سنگی به ابرویت بگیرد
زخم جبین فکر مرا مشغول کرده
رأس به روی نی به مویی بند باشد
باد اینچنین فکر مرا مشغول کرده
انگار مادر نوحه میخواند برایت
صوتی حزین فکر مرا مشغول کرده
انگشترت را در بیاور جان زینب
برق نگین فکر مرا مشغول کرده
گودی حنجر نه فقط کندی خنجر
جانا ! ببین فکر مرا مشغول کرده
شاعر : علیرضا خاکساری
- جمعه
- 28
- مهر
- 1396
- ساعت
- 13:35
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
علیرضا خاکساری
ارسال دیدگاه