گلیم خاکی دل را خودش تکان داده
خودش مسیر حسینیه را نشان داده
همیشه دعوتمان می کند و این یعنی
برای توبه دوباره به ما زمان داده
یکی به روضه و جمعی به اشک مشغولند
و او حواله ی جنت در این میان داده
بهشت در عوض قطره ای نمک آلود؟
نشد معامله اینکه، به رایگان داده
هوای شرب طهورا نمی کنیم آخر
حسین چائی روضه به خوردمان داده
به یک سلام، ثواب زیارت حرمش
به نوکران خود از لطف بیکران داده
گدا طلب نکند هم کریم می بخشد
تکان نخورده لب حر به او امان داده
خوشا بحال حبیب آنقدر که عاشق بود
به راه عشق حبیبش دوبار جان داده
پدر به حال رکوع و پسر به خاک خضوع
پدر هر آنچه که داده پسر همان داده
غروب سرخ و گلو سرخ و در همان حالت
عقیق سرخ یمانی به ساربان داده...
- جمعه
- 28
- مهر
- 1396
- ساعت
- 15:44
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
حامد خادمیان
ارسال دیدگاه