• دوشنبه 3 دی 03


اشعار ولادت امام حسن مجتبی(ع)،(گفتند بي بديلي و ديديم برتري)

4718
7

گفتند بي بديلي و ديديم برتري

از هرچه گفته اند و شنيديم بهتري

خُلق و جمال و خوي و خصالت محمّديست

آيينه ی تمام نماي پيمبري

 

استاد رزم توست علي شاه لافتي

آموزگار قاسم و عباس و اکبري

چه در زمان صلح، چه هنگام جنگ و رزم

در هر دو حال، باز امامي و رهبري

کوريِ چشم طايفه ابتر و حسود

تو اولين پياله صهباي کوثري

با ديدن تو چشم همه مات مي شود

زهرا پس از تو مادر سادات مي شود

ما کيستيم سائل دست کريم تو

ما کيستيم ريزه خوران قديم تو

تو سفره دار سفره ماه ضيافتي

ما ميهمان دائم خوان نعيم تو

دشنام داده‌اند و تو اکرام کرده اي

بي انتهاست رأفت قلب رحيم تو

تو سايه ی سرِ همه عالمي ولي

بي زائر است و سايه ندارد حريم تو

حتي نوادگان تو صاحب حرم شدند

جانم فداي حضرت عبدالعظيم تو

بر ما کرم نما که گدائيم، يا کريم

ما ياکريمِ بام شمائيم، يا کريم

تا آفتاب روز جمل آشکار شد

تيغ حسن برنده تر از ذوالفقار شد

سربند يا علي به سرش بست مجتبي

با ذکر فاطمه به روي زين سوار شد

فرياد زد انا بن علي فاتح حنين

فريادِ يک سپاه، فرار الفرار شد

با هيبتي تمام به اسبش نهيب زد

يک لشکر از يسار و يمين، تار و مار شد

تيغي به دست و پاي شتر زد که ناگهان

فتنه گر جمل به زمين خورد و خار شد

فرزند آفتاب، بجز اين نميشود

شاگرد بوتراب بجز اين نميشود

اي آفتابِ روشنِ شبهاي فاطمه

گيسو کمند خوش قد و بالاي فاطمه

تو آمدي و حيدر کرار شد پدر

خنده نشست بر روي لبهاي فاطمه

دردانه نبي، پسر ارشد علي

عشق حسين، يوسف زيباي فاطمه

اي همره هميشگيِ مادرت، فقط

تنها توئي، تو محرم غمهاي فاطمه

با ما بگو چه کرد عدو بين کوچه ها

شيواترين جواب معماي فاطمه

دستي ميان کوچه غرور تو را شکست

نامرد بي هوا زد و مادر زمين نشست

**

مصطفی رب دوست

 

 

 

  • پنج شنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 13:39
  • نوشته شده توسط
  • علی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران