/ این قسمت به صورت آواز خوانده می شود : /
گل غنچة دلم ، رقیه آرام دمی
سوزی دل مرا از درد بی همدمی
از دیده خون مبار ای نازدانة حسین
رحمی به عمّه كن ، نیست در خرابه مرهمی
داغم فزون مكن ، با اشك و آه جانگداز
درد است به پیكرم ، همچون كلاف درهمی
ترسم بمیری از ، این گریة شبانهات
كمتر نما گلم ، ز دیده جاری نمی
//////////
كنج خرابه رودم رقیه گیرد بهانه
از نالة اوست در قلب عمه آتش زبانه
******
عمّه دمی بر حال رقیه بنما نظاره
خون میفشاند بر روی گونه همچون ستاره
گوئی نشانده در سر هوای بابا دوباره
خونست بجای اشك از دو چشم طفلم روانه
كنج خرابه رودم رقیه گیرد بهانه
******
ای دادوبیداد نوباوه از خواب بازم پریده
روی پدر را با رنگ خون در رؤیا بدیده
گل غنچة ناز با شیون از تن جامه دریده
با یاد بابا از سینه آرد آه شبانه
كنج خرابه رودم رقیه گیرد بهانه
******
سر میگذارد با حال اندوه بر دوش عمّه
پیوسته گوید نام پدر را در گوش عمّه
صبر و توان را برده ز جسم مدهوش عمّه
گیرد سراغ بابا به گریه این نازدانه
كنج خرابه رودم رقیه گیرد بهانه
******
از جان عمه طفل سهساله دل میرباید
با شعر ماتم آهنگ آه و ناله سراید
زین بانگ غم بر غمهای عمّه غم میفزاید
دشمن كشیده ناز رقیه با تازیانه
كنج خرابه رودم رقیه گیرد بهانه
******
آتش نهاده داغ جدائی بر جان بلبل
نالد دمادم این داده از كف صبر و تحمّل
آخر بمیرد طفل حزینه در ماتم گل
رنگ عزا شد نقش و نگاری بر آشیانه
كنج خرابه رودم رقیه گیرد بهانه
******
شاعر : محمدرضا سروری
- شنبه
- 29
- مهر
- 1396
- ساعت
- 7:55
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
- شاعر:
-
محمدرضا سروری
ارسال دیدگاه