• چهارشنبه 16 آبان 03

 محمدرضا سروری

نوحه حضرت رقیه سلام الله علیها - خرابه شام -( نيمه هاي شب رقيّه ياد بابا مي كند )

8545
1

 یاد بابا
(نيمه هاي شب رقيّه ياد بابا مي كند)
(در دل ويرانه ها فرياد و غوغا مي كند)
دامن خود را ز اشك ديده دريا مي كند
******
نيمه شب در خواب ناز كودك دردانه اي
با تبسّم خنده بر لب چهرة شاهانه اي
آمده بابا درون كلبة  ويرانه اي
وه چه مشتاقانه بابا را تماشا مي كند
(نيمه هاي شب رقيّه ياد بابا مي كند)
******
در میان خواب با بابا سخن گويد بسي
گه ز شور و اشتياق گه از غم دلواپسي
نالد از ظلم عدو گريد ز درد بي كسي
عقده هاي سينه را زين گفتگو وا مي كند
(نيمه هاي شب رقيّه ياد بابا مي كند)
******
مي كشد بابا به روي شانه هايش دست مهر
مي زند پر  با رقيّه تا بلنداي سپهر
فارغ از غم مي كنند  در وادي مستانه سير
لحظه اي درد درونش را مداوا مي كند
(نيمه هاي شب رقيّه ياد بابا مي كند)
******
خواب شيرين رقيّه زود پايان مي رسد
سيل خون پيوسته از چشمان گريان مي رسد
گفتني ها ناتمامند باز هجران مي رسد
دامن خود را ز اشك ديده دريا مي كند
(نيمه هاي شب رقيّه ياد بابا مي كند)
******
از پدر گيرد نشان با ديدگاني خونفشان
مي گدازد ضجّه هايش جسم و جان خستگان
مي برد از دل قرار  اين گريه هاي بي امان
(در دل ويرانه ها فرياد و غوغا مي كند)
(نيمه هاي شب رقيّه ياد بابا مي كند)
******
شب پرستاني كه زرخواهان دون را ياورند
ساكن كوي شقاوت خانة بي باورند
رأس بابا را درون تشت زر مي آورند
عمّه اش آهسته آهسته خدايا مي كند
(نيمه هاي شب رقيّه ياد بابا مي كند)
******
تيره روزاني كه از نمرود و جنس آتشند
پرده از رخسارة بي پيكر بابا كشند
دختر معصومه را زين داغ عظما مي كُشند
بعد از اين ديدار مرگ خود تمنّا مي كند
(نيمه هاي شب رقيّه ياد بابا مي كند)
******
در دم از ديدار بابا جان سپرد آن نازنين
عمّه را بار دگر بنموده با غم ها قرين
تازه تر گرديده آه جانگداز عابدين
سروري اين قصّه را با شعر زيبا مي كند
(نيمه هاي شب رقيّه ياد بابا مي كند)
******

 

شاعر : محمدرضا سروری

www.emam8.com دانلود سبک

  • شنبه
  • 29
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 9:25
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران