آه واویلا امون از دردا
سرت رو نیزه تنت تو صحرا
ای یار زینب خداحافظ تو
دلدار زینب خداحافظ تو
سالار زینب خداحافظ تو
حسین من می سپارمت به گریه های زهرا
حسین من می سپارمت به ناله های دریا
حسین من می سپارمت به ریگ داغ صحرا
وای حسین حسین وااای
دارم میرم با این چشم زار
می بینیم داداش تو کوچه بازار
با چشم گریون و با دست بسته
تنها و بی یار و غمگین و خسته
تا شام و کوفه با قلبی شکسته
حسین من می سپارمت به خاک و باد و بارون
حسین من می سپارمت به دست این بیابون
حسین من می سپارمت به مادری پریشون
وای حسین حسین وااای
شاعر : بهمن عظیمی
- شنبه
- 29
- مهر
- 1396
- ساعت
- 10:11
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
بهمن عظیمی
ارسال دیدگاه