• پنج شنبه 6 اردیبهشت 03

 حسین صیامی

دیر راهب راهب نصرانی -( الا که تا سر نی بال و پر درآوردی )

1416
1

الا که تا سر نی بال و پر درآوردی

بگو چگونه شد از دِیر سر درآوردی

چراغ خانۀ زهرا! میان کافِرها

در این مکاشفه قرص قمر درآوردی

 

به میهمانی خون خدا بیا راهب!

بیا که از دل صندوق، زر درآوردی

اسیر منطق دیر خراب بودی که

حسین آمد و از عشق سردرآوردی

بیا تو لااقل آزاده باش و این سر را  

به احترام درآور اگر درآوردی

چرا تحیر محضی؟! به ما بگو راهب!

مگر چه چیزی از آن غیر سر درآوردی؟!

چرا به ولوله افتاده آسمان و زمین

ستون عرش خدا را مگر درآوردی؟!

رگ بریده، لب خشک، گَرد خاکستر

بگو چه دیدی؟ با چشم تر درآوردی

تمام شب تویی و پرسشی که کعبه گریست...

حسین جان! چه شد از دیر سردرآوردی؟!

 

شاعر : حسین صیامی

  • دوشنبه
  • 1
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 5:26
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران